شکایت، یا درآمد 150 میلیونی از همین سایت؟
به تازگی دوستان زیادی از بالا رفتن قیمت آموزش های سایت شکایت کردند. سوال اینجاست که حق با کیست، چرا شکایات پیش آمده و نتیجه چه میشود...
بذارید از اول بگم... امیدوارم سرتون رو درد نیارم ولی دوستانی که هرگونه شکایتی از سایت دارن، یا میخوان یک نمونه موفق از اولین کاربرای این سایت رو ببینن حتما بخونن.
چجوری به درآمد 150 میلیونی رسیدم؟
داستان از زمانی شروع میشه که من حدود 5 سال پیش یک برنامه نویس ویندوز اپلیکیشن مبتدی (در حد دانشگاهی) بودم.
چندین بار سعی کردم برم سمت اندروید ولی چون آموزش قوی وجود نداشت و دسترسی به رفرنس های خارجی برام ساده نبود نمیتونستم چیزی یاد بگیرم. اون زمان خیلی بحث بود که ویندوز، اندروید، ای او اس و یا ویندوز موبایل؟ کدوم پر درآمد ترینه؟
طولی نکشید تا در شمال دانشجو شدم. اون زمان با سایت uncocoder آشنا شدم. بعد از مدتی آموزش هارو خریداری کردم (پولش رو قرض کردم!)
تقریبا روزی 14 ساعت (از 8 تا 18 ساعت) آموزش میدیدم و تمرین میکردم. حتی زمانی که میخوابیدم صدای آموزش هایی که دیده بودم رو گوش میدادم(تنها زندگی میکردم).
به فصل 4-5 که رسیدم یک بازی ساختم. (آموزش زبان برای کودکان).
کار سخت بود. خواب نداشتم، خیلی از جواب هامو توی خواب میگرفتم و سریعا بیدار میشدم و یا روی کاغذ مینوشتم یا مینشستم پای کد...
وضعیت جوری شد که دانشگاه رو ترم دوم کارشناسی (با اینکه نمراتم خوب بود) ول کردم و به تهران برگشتم. در تهران شروع به ساخت پروژه شخصی کردم. پروژه طالع روزانه...
پروژه 3 ماه طول کشید و در ابتدا یک شکست کامل بود(یکی از بهترین اتفاقات زندگیم بود)، هیچ درآمد خاصی نداشت. برای 2 نفر فقط 1 میلیون تومان اونم توی 3 ماه!
1-2 پروژه یک یا سه روزه دیگه ساختیم ولی اونا هم شکست خورد.(حدود 1 میلیون درآمد بعد از 1 ماه توی بازار). با نا امیدی به سایت حامی کار رفتم و رزومه پر کردم.(شامل طالع روزانه و 2-3 پروژه کوچک تر و پروژه های ویندوزی که نوشته بودم و دوره های شبکه و فتوشاپ و ... که بلد بودم یا رفته بودم)
در عرض 3 ساعت بهم زنگ زدن، یکی از حرفه ای ترین شرکت های نرم افزاری ایران!!! (توی زمینه اندروید)
حدود 3 ماهی با حقوق 1.200 کار میکردم تا به دلیل پشتکار بالا و موفقیت های خوبی که داشتم حقوقم به 1.560 افزایش پیدا کرد...
پس از اون با توجه به پشتکار و آشناهایی که پیدا کرده بودم (برای خیلی ها کار رایگان انجام دادم، از هک بگیر تا ساخت اپ یا اطلاعات و گزارش گیری) پیشرفتم چند برابر بود.(یادگیری توی اندروید، بازرگانی، بازاریابی، تحلیل و مدیریت پروژه و ...)
البته یک مشکل بود، هیچ کس هیچی بهت یاد نمیده مگر اینکه به زور یا با سیاست ازشون اطلاعات میکشیدم.
اولین نفر میرفتم شرکت و اخرین نفر بیرون میومدم... جوری که با اضافه کاری حدود 2.300 میگرفتم.
بعد از حدود 1 سال تقریبا حرفه ای بودم. در این حین دانشگاه رو از اول شروع کردم و 2 ترم گذرونده بودم.
زمان زمانه تغییر بود، و من آماده بودم....
در اولین فرصت، با شرکتی قرارداد 3 روز در هفته و درآمد 1.5 میلیونی بستم. در همین زمان یکی از دوستان که توی همین مجموعست (جواب سوالاتش رو میدادم و 2-3 ساعت تلفنی بهش مشاوره داده بودم و اونم 1 روزه شاغل شده بود) از طرف شرکتشون به من پیشنهاد مشاوره داد. جلسه ای با مدیرشون تشکیل شد و من به طور کامل تایید شدم...
در این شرکت هم 1.5 روز در هفته، 1.5 میلیون میگرفتم. پس حقوقم به 3 میلیون افزایش یافت.(با پروژه هایی که گرفته بودم بیشتر هم بود)
بعد از 3 ماه، شرکت اول رو استعفا دادم (چون شرکت دوم قول 5 تومان فول تایم رو بهم دادن). زمان قرارداد شرکت دوم گفتن از طرف مدیرعامل دستور قطع همکاری صادر شده!!! اینجاست که معنی دیوونه شدن و اعصاب خوردی رو تجربه میکنید...
دوباره به حامی کار پناه اوردم. بعد از 3 روز دومین شرکت بزرگ ارزش افزوده ایران بهم زنگ زدن. اول خواستم رد کنم چون من سعادت آباد بودم و اونا پاسداران، ولی پس از پرس و جو فهمیدم ارزش داره.
در این زمان توی کار خودم برند شده بودم و خیلی هارو میشناختنم. کاملا مسلط به اندروید بودم و سرعتم بسیار بالا بود. رزومه فوق العاده ای داشتم که شامل 2 اپلیکیشن بانکی، اپلیکیشن برای وزیر کشور، اپلیکشین برای الهه قمشه ای، شبکه ورزش، در زمینه هوش مصنوعی و .... .
خیلی سریع با حقوق 4 میلیون کارمند شدم.
بعد از 3 ماه، پایه حقوق من به 5.300 رسید و دریافتیم به 7.5 میلیون تومان در ماه. (با بالای 100 ساعت اضافه کاری)
به دلیل بی احترامی یکی از مدیرا و بی کفایتی شخصی که خودش رو Product Owner معرفی میکرد، از شرکت استعفا دادم.
تا زمانی که استعفا دادم، تونسته بودم یک ماشین 206، بهترین گوشی روز، 50 میلیون پول نقد (پروژه ای هم کنار شبانه روزی کارمندی کار میکردم) و تفریحاتی که از والیبال توی پارک پردیسان تبدیل به عضویت سالانه باشگاه انقلاب شده بود داشته باشم...
بعد از استعفا، حدود 1-2 ماه روی پروژه های خودم کار کردم.
آشنا داشتم، سرمایه گذار داشتم، سرمایه داشتم، 2 تا تیم رو رهبری میکردم و هر پروژه ای که میومد با موفقیت انجام میشد، چندین شاگرد داشتم که برام کار میکردن و آموزششون میدادم. ولی با همه اینا شکست خوردم...
< مهم >
دوباره کارمند شدم، ولی 3 روز در هفته. یک پروژه 40 میلیونی گرفتم. یک پروژه 13 میلیونی، یک پروژه رایگان انجام دادم(که خیلی بهم کمک کرد که بازم پروژه بگیرم). در یک پروژه به عنوان مدیر پروژه شریک شدم و فهمیدم، شراکت بهتر از تکی کار کردنه. هیچ وقت نمیشه تکی با شرکت های بزرگ رقابت کرد.
3 روز در هفته 3 میلیون میگرفتم، پروژه هام به درآمدزایی رسید. توی ملک و ساخت خونه سرمایه گذاری کردم. خیلی زود به فکر خرید ماشین بالای 100 میلیون افتادم (ایشالا تا 3 ماه دیگه میخرمش :D ) و شاید دفتر کاری خودم رو بزنم. حتی کارام رو جور کردم که برم کانادا (با یک شرکت مذاکره کردم و تاییدم کردن)...
سوال اینجاست که همه اینا از کجا اومد؟
سوال اینجاست که آیا این آموزش ها اینکارو کرد؟
جواب اینه که این آموزش ها و آموزش های دیگه توسط افراد دیگه، یک جرقه بود، من چند سال زحمت کشیدم و الان نتیجش رو میبینم. ولی هیچ وقت یادم نمیره که استادانی به نام صیرفی، اسمائیل بیگی، عباسی و استاد عزیز آقاجانی بودن که با کمک هاشون منو به اینجا رسوندن...
آموزش های سایت گرونه؟! دلیلش اینه که شما نتونستید ازش استفاده کنید، پس به خودتون شک کنید نه به آموزش ها، چون من 7-8 تا از شاگردام آموزش هارو خریداری و همشون بالای 2 میلیون درآمد دارن! (رکورد ها در سایت موجوده و من هیچ تخفیفی از معرفی اونا دریافت نکردم و تخفیف رو به خودشون دادم)
کیفیت آموزش ها پایینه؟ اگر پایین بود من و تمام شاگردام نتیجه نمیگرفتیم. شاید یکم تلاش بیشتری لازمه!
مصرف کننده، تولید کننده، حامی؟!
مصرف کننده نباشید. پیشرفت فقط توی برنامه نویس خوب شدن نیست، وقتی شما چیزی رو که یاد میگیرید به کسی یاد میدید، اونم چیزایی که بلده رو بهتون یاد میده. من به بخش بازرگانی شرکت دیتابیس اپ های دیگه رو میدادم که تحلیل کنند، بعد روزی نیم ساعت میرفتم به زور ازشون اطلاعات میکشیدم و یاد میگرفتم!
تولید کننده باشید، هرکس یک تاپیک بزنه و چیزی رو آموزش بده اینجا از استک بهتر میشه(و نفعش برای همه ماست). زحمت بکشید، موفق شید و حامی سایت باشید. هیچ وقت از یاد نبرید که از کجا شروع کردید و الان کجایید...
میزان درآمد زایی.... میزانش به خودتون بستگی داره. افرادی هستن که از منم بیشتر درآمد داشتن (ماهی 700 میلیون از یک اپلیکیشن اندروید در سرویس های ارزش افزوده(خودم نوشتمش) درآمدزایی میشه. شما هم میتونید یکی از این افراد یا شرکت ها باشید).
خودتون رو جای آقای آقاجانی و این عزیزان قرار بدید: یک سرویس با هزینه بالا طراحی و پیاده سازی شده. حدود 3 سال پشتیبانی شده.(احتمالا 1 سال هم برای ساخت و تولید سایت و آموزش ها) در این مدت چند بار گسترش یافته و پشتیبانی همیشه فعال بوده. هزینه این کارها از کجا اومده؟! چرا آپدیت؟ چرا پشتیبانی؟ مگه ما قوانین سایت رو رعایت کردیم؟ مگه ما کمکی به این سایت کردیم؟ چند نفر برای این سایت رایگان کار کردن؟ فکر میکنم بیشترین تلاش دوستان قدیمی همین جواب دادن هر چند وقت یک بار به سوالات دیگر دوستانه! (من به شخصه وظیفه خودم میدونم و اینو به دوستانی که پیام خصوصی میدون و تشکر میکنن بارها گفتم. همچنین گفتم که لطفا شما هم چیزی یاد میگیرید به دوستان دیگر یاد بدید)
یاد دادن به دیگران به نفع ماست یا ضرر؟!
دنیای IT دنیای کوچیکیه. همه همدیگه رو میشناسن، همه پروژه هارو میشناسن. من پروژه بانک سامان رو توی یک شرکت زدم ولی توی یک شرکت دیگه که سرپرست بخش اندروید بودم، با ایرانسلی ها جلسه داشتیم و منو کامل میشناختن!!! همین باعث شد اولین کسی باشم که sdk پرداخت ایرانسل (چهار خونه که مال شرکت ژوبین هست) رو پیاده سازی و تست کنم و توی رفع باگ ها و بهتر کردنش دستی داشته باشم! پروژه های زیادی از همین کسایی که روزی بهشون کمک کردم گرفتم، حتی مشاور شدم، آموزش دادم و این سایت، جزو رزومه منه. پس کوچکترین کمک هم میتونه آیندتون رو عوض کنه، چون همون آدمی که حتی فکرش رو نمیکنید هم میتونه در آینده بهترین سکوی پرش باشه...
خلاصه مطالب....
به جای اینکه سر خودتون و آقای آقاجانی رو درد بیارید، دنبال پیشرفت باشید و تلاشتون رو بیشتر کنید که روزهای خوب در راهه و هرکس امیدش رو از دست بده شکست میخوره.
امیدوارم مطالب مفید بوده باشه. با تشکر از جناب آقاجانی، دیگر استادان بزرگوار و دوستانی که توی این راه کمک یار من بودن.
آفرین. بالاخره بعد از چند روز یک تاپیک سالم دیده شد! (و آفرین مضاعف بخاطر پشتکار و اراده تون)
تمایلی به گفتن این مطلب نداشتم. حتی یکبار هم مطلب را نوشتم تا کسانی که این روزها خیلی گله مند هستند بخوانند. اما بعد، از ارسالش پشیمان شدم. اما با دیدن این مطلب فکر کردم شاید یک اشاره کوتاه خالی از لطف نباشد:
بنده مدیرعامل یک موسسه حقوقی هستم. انقدر هم در برنامه ها و اهداف تخصصی خودم مشغولم (البته با عشق به موضوع) که وقت چندان خالی ای ندارم. اما به همان میزان به گرایش تخصصی تحصیلیم علاقه مندم، به برنامه نویسی هم علاقه مندم. همین شد که تا پکیجی اینجا ارائه می شد میخریدم. (و در چند سایت دیگر مثل یودمی و ... هم اشتراک داشتم و حتی یکبار تا مرز ارائه آموزش در یودمی هم رفتم اما فعلا گذاشتم تا زمانی که از ایران خارج شدم.)
خلاصه کلام: من هنوز چندان وقت نکردم پکیج ها را ببینم. فقط هروقت برای نیاز خودم در سایت هام جایی گیر میکردم، و جواب هام را با جستجو پیدا میکردم، یکسر هم به آموزش های این سایت میزدم تا ببینم آیا حرف اضافه تری در آموزش ها گفته میشه یا خیر (آنهم فقط در اوقات فراغت)
یک روز قبل از نوروز 95 بود که مشغول نوشتن یک پلاگین برای سایتم بودم (چون در کار با دیتابیس ضعیف بودم و وقتمم زیاد نبود و باید تا شب تموم میکردم چون فرداش قرار بود برم سفر) یکسری به آموزش ها زدم و کارم را راه انداختم. پلاگین آماده شد و تست شد و شروع به استفاده شد. (در همین حین به سرم زد که «تو که پلاگین رو نوشتی. همچین چیز خاصی هم نیست که بخوای تکی استفاده ش کنی. بزارش توی سایت زنفرو بقیه هم استفاده کنن» و چون یک حساب پی پال هم داشتم، تصمیم گرفتم پولی بزارمش. الکی یک قیمتی گذاشتم «15 دلار» و درجش کردم «دقیقا نیم ساعت قبل از راه افتادن برای سفر کارای درجش تموم شد» و کم کم رفتیم که بریم سفر :) )
شاید جالب باشه بدونید. تا نزدیک شب بود که ایمیلم را در مقصد چک کردم چیزی معادل 780 هزار تومان «شما دلارش رو فرض کنید» فروش رفته بود. من اصلا چنین انتظاری نداشتم «تا از صفر برگردم و پی پالم را چک کنم متوجه شدم پی پال هم گیر داده و میخواد که دوباره وریفای کنم! چون حسابم شخصی بود.»
شاید باورتون نشه اما تقریبا بعد از یکی دو هفته از برگشتنم از سفر «دو سه پلاگین دیگه که نیاز داشتم را نوشتم و همه را برای فروش درج کردم» و تعداد مشتری ها چون زیاد شد و درخواست ها و ... هم بالا رفته بود پیشنهاد دادن که یک سایت اختصاصی برای افزونه هام بسازم. من هم چون فعلا وقت کافی و دانش لازم برای ساخت یک فریمورک صفر تا صد که امنیت کامل داشته باشه نداشتم (و اصلا نیازی هم نداشتم چنین کاری کنم) تصمیم به خرید لایسنس گرفتم (لایسنس خود سایت + افزونه هایی که لازم داشتم روی هم رفته شد 510 دلار - که شاید حتی تا یکی دوماه آینده بالای 1500 دلار دیگه هزینه کنم برای یک سری مسائل دیگه سایت. یک دلار هم از جیبم ندادم و نخواهم داد. هر هزینه ای سایتم داشته باشه از درآمد خودش پرداخت کردم و خواهم کرد.)
چیزی نگذشت که تعداد قابل توجهی افراد درخواست Custom Development کردند (یعنی درخواست توسعه افزونه شخص داشتند.) جالب بود که اولین پلاگینی که یک شخص ازم خواست حدود نیم ساعت ازم وقت گرفت 100 دلار بابتش بهم داد (تازه کلی هم خجالت کشید و هی میگفت ببخشید اگر کمه. و چند روز بعدش یه سری امکانات ریز خواست بهش اضافه شه و من هم چون خودمم اون افزونه رو لازم داشتم سریع اضافه میکردم. بابت اون هم 70 دلار داد. یعنی تقریبا در یک ساعت 170 دلار معادل 600 هزار تومان گرفتم. و این روند تا الان ادامه داره. تا حدی که انقدر درخواست کار شد که حتی یک روز در همین سایت یک تاپیک زدم که افرادی با فلان مشخصات اگر نیاز به کار دارند به من پیام بدن.) تقریبا یک ماه پیش هم یک ایرانی یک کاری خواست که در عرض دو روز انجام شد و 4.5 میلیون (آنهم با کمال میل) پرداخت کردند.
چی شد؟ من که مدیرعامل یک موسسه حقوقی ام. فقط هم در اوقات فراغت آنهم برای نیازهام و علاقه ام کد مینویسم. چندان هم حرفه ای نیستم. اصلا بهتره بگم حرفه ای نیستم. هنوز هم که هنوزه با دیتابیس نمیتونم درست کار کنم. همون نیم نگاه قبل عید به آموزش برای رفع نیاز بود و دیگه هیچ آموزشی برای یادگیری کار با دیتابیس ندیدم. پس چرا اینطوری شد؟ نمیخوام بگم هرچی بود از آموزش های اینجا بود! نه قطعا اینطور نیست. اما میشه گفت در شکل گیری این موضوع، آموزش های این سایت تاثیر اساسی داشته. اصلا آیا آموزش کل قضیه هست؟ (پاسخ با خود شما)
الان هم به خاطر یکسری دلایل شخصی و کاری نیاز هست برنامه نویسی را تا سطح خیلی پیشرفته یاد بگیرم و با اینکه با منابع مختلفی آشنا هستم اما بازهم در برنامه آموزشیم، مشاهده تمام آموزش های این مجموعه در قدم اول برای شروع هست.
در پایان لازم میدونم یک نکته را هم عرض کنم. بعضا دیدم افرادی پکیج ها و قیمت ها و آموزش های این سایت را با آموزش ها و سایت های خارجی مقایسه کردند و در پایان هم نتیجه گرفتند که خارجی ها منصف ترند. من کاری به این سایت ندارم. کاری هم به کیفیت ارائه یا ساختار آموزش ها ندارم. اما بعنوان شخصی که در چند سایت مطرح آموزش در دنیا حساب دارم و آموزش های مختلف هم خریدم سوالی برام مطرح هست: شما دلار را دقیقا با چه نرخی محسابه میکنید که قیمت های آنها را انقد خوب میبینید؟ مثلا در یودمی اکثر آموزش های پولی رنج 20 تا 40 دلار دارند. و اصولا هم 20 ساعت هستند. و با اینکه میگن آپدیت لایف تایک اما هیچوقت این اتفاق نمیوفته و بعد از مدتی میبینید آموزش دهنده یک پکیج مشابه با یک سری اضافات و تغییرات و بروزرسانی ها با همان قیمت عرضه میکنه. (مثل کاری که همین سایت آنکو کرد) حتی یک پکیج بود که آموزش ساخت سایت با php بود که 20 دلار بود که بعد از مدتی آموزش دهنده یکسری چیزهای دیگه بهش اضافه کرد و الان قیمتش 200 یورو هست. کلا هم 30 ساعت هست.جالب تر اینکه آموزش دهنده ش دقیقا چندین پکیج دیگه ایجاد کرده که مشابه همین هستند با یکسری تغییرات جزئی و اونها هم 50 و 100 و 150 یورو قیمت شون شده (اونها هم 20 دلاری بودند و وقتی چند ساعت اضافه شد یهو اینطوری شد. که حتی من یکسری پکیج هاش در Wishlist ام بود یهو دیدم اینطوری شد کلا قید همشون رو زدم. چون واقعا انقدر ارزش ندارند)
نتیجه گیری: اگر نقدی بر سیاست های سایت دارید منطقی مطرح کنیم. (البته ما فقط مجازیم مطرح کنیم. حق نداریم انتظار داشته باشیم یک شرکت سیاست هاش رو با نظر ما تطبیق بده. صرفا در قالب پیشنهاد یا بازخورد میتونیم مطرح کنیم) و وقتی می خواهیم دو چیز را باهم مقایسه کنیم منصفانه مقایسه کنیم. و البته درست. و یک نکته را هم بدانیم خوب هست: اگر بعد از 65 ساعت آموزش نتونستیم به سطحی برسیم که خرید یک پکیج اذیت مون نکنه، قطعا ایراد از آموزش ها نیست.
و نکته پایانی که تکمیل کننده نتیجه گیری هست، اینکه وقتی این سایت را با یک سایت خارجی مقایسه میکنیم، ایکاش کاربران این سایت را هم با کاربران اون سایت ها مقایسه کنیم! (یک مثال ساده: یکبار در این سایت Donate مطرح شد. اما انقد حمایت کننده کم بود که کلا برداشته شد. اما یکی از دوستان بنده در یک سایت خارجی به گفته خودش میانگین 500 دلار در روز Donate فقط میشه بهش.)
موضوعی هست که من همیشه در ذهنم با آن دست و پنجه نرم می کنم ولی هنوز به یک ایدئولوژی خاص در این زمینه نرسیده ام. آنهم روحیه تکامل گرایی است ( البته در اینجا فعلاً مبحث علمی و مالی مطرح است )
قبل از اینکه سایت uncocoder را ایجاد کنم، قصد داشتم وبلاگی توسعه دهم که در ایران به عنوان یک برنامه نویس شناخته شوم و وقتی قرار است پروژه ای بگیرم، ساده تر این کار صورت گیرد.
پس از ساخت uncocoder متوجه شدم که نیاز نیست به دنبال پروژه برم، بلکه سایت خودش رزومه ای است که افراد و شرکت ها با مطالعه آن و آموزشهای متنیش ، در خواست ساخت پروژه می دهند و کافیست که بپذیرم یا نپذیرم. نکته جالب اینجاست که هیچ وقت پروژه ای نپذیرفتم چون اعتقاد داشتم به مرحله ای رسیدم ام که باید هدف بزرگتری داشته باشم.
شروع به ایجاد کلاس های حضوری کردم و دوره ها تکمیل شد و درآمد بسیار خوبی هم داشت و بعد از برگزاری 6 دوره حضوری حس کردم که بهتر است به صورت ویدئویی آموزشها را عرضه کنم و البته با نگرانی از کپی شدن غیر مجاز. پس از درآمد های زودگذر کلاس های حضوری هم خیلی سریع گذشتم و به راه دورتری نگاه کردم.
پس از عرضه آموزشهای اندروید و تکمیل آن در سایت uncocoder تصمیم به تولید آموزشهای وب در سایت uncomaster زدم و فروش خوبی هم از آنها بدست آمد.
سپس تصمیم گرفتم تمام امورات خود را در قالب شرکت عرضه کنم و به این ترتیب سایت uncox را تحت تابعیت «فوژان رسانه ایده هوشمند ( فرا هوشمند )» ایجاد کردم. هدف این بود که پورتالی شود برای فروش همزمان uncocoder و uncomaster بدون ثبت نام مجدد کاربران و سرویس پرسش و پاسخ یکپارچه.
فرض کنید از این نقطه جلوتر نرویم و مشکل را در همین جا مطرح می کنم:
زمان تسلط کامل به اندروید ، همیشه به این فکر می کردم کاش آنقدر حرفه ای شوم که تعداد زیادی پروژه انجام دهم. اما وقتی به این مهارت و فراتر از آن رسیدم، عملاً این بازار و درآمدش برایم جذاب نبود پس از این طریق درآمدی کسب نشد.
در حین توسعه uncocoder با جوملا، همیشه به این فکر می کردم کاش آنقدر قدرت داشتم که برای Joomla پلاگین های بهتری می نوشتم و می فروختم، زمانی که به این حد دانش رسیدم، این بازار و فروشش برای من خیلی کوچک به نظر می آمد پس از این طریق درآمدی کسب نشد.
در حین توسعه سرویس پرسش و پاسخ این سایت با Code Igniter همیشه به این فکر می کردم کاش آنقدر توان داشتم که یک Framework مثل Code Igniter ولی با امکانات خیلی بهتر و ساده تر و سبک تر تولید می کردم و از آن در ساخت پروژه های مبتنی بر وب برای شرکت های مختلف استفاده می کردم. وقتی تسلط من آنقدر شد که سایت uncox را از PHP خام ایجاد کردم و با امکانات زیر ساختی بسیاری که قابل دیدن نیست، این اهداف برایم بسیار کوچک شد پس از این طریق درآمدی کسب نشد.
خیلی وقت ها پلاگین هایی در Envato می دیدم که درآمد های چند میلیون دلاری کسب کرده اند و می دیدیم که توسعه آنها برایم زیر 1 ماه وقت می گیرد، اما چرا نمی دانم، هیچ علاقه ای به آن نشان ندادم و خیلی ساده از آن گذشته ام. پس از این طرق هم درآمدی برای من کسب نشد.
بسیاری اوقات کدهای Open Source ـی دیدم که به سادگی پروژه های بهتری از آنها می توانستم ایجاد کنم و تا جامعه بین الملل مطرح شود، ( مثل Persian Gulf Editor ) اما تصمیم گرفتم که این کار را هم نکنم پس هیچ عنوان و درآمدی از این طریق کسب نشد.
نرم افزار فوق العاده ای برای بورس نوشته ام که قابلیت پیش بینی بورس را می داشت و می توانست هم به خودم در بورس کمک به سزایی بکند و هم محصول فروشی فوق العاده ای شود، اما به سادگی از کنار آن گذشتم و آنرا تجاری سازی ( حتی برای خودم ) نکردم و هیچ درآمدی از آن کسب نشد.
در نهایت در همه این مدت یک چیز برایم مهم بود، که آیا من یک برنامه نویس ایده آل گرا هستم و یا یک برنامه نویس تجارت گرا. ایده آل گرایی و تجارت گرایی هر دو خوب هستند ولی اهدافشان متفاوت است. من ذاتاً دوست دارم ایده آل گرا باشم و هر کاری را با وسواس مضاعف و خیلی اصولی انجام دهم که در نهایت تجارت گرایی در آن قربانی می شود. اما برای اینکه تجارت گرایی نیز قربانی نشود، تصمیم گرفتم که هدف بلند مدتی برای بیزینس خودم در نظر بگیرم که هر دو ایده آل گرایی و تجارت گرایی را جبران کند و در این مسیر تازه در ابتدای راه هستم و اگر سایت فعلی uncox را می بینید، این تنها 1% مسیری است که باید طی می شد و اگر عمرمان کفاف دهد، نقطه 100% نقطه تلاقی ایده آل گرایی و تجارت گرایی خواهد بود.
در مسیر ایده آل گرایی، اشتیاق من به تدریس، انتقال تجربه، یادگیری مطالب جدید، بکارگیری تکنیک های روز، تحولات زیر ساختی، لذت بردن از ساخت فونداسیون و ... خواهد بود. و تنها مسیری که در تجارت گرایی برای تداوم ایده آل گرایی برداشته ام، فروش آموزشها در سایت uncox است. به همین علت است که آن درآمدی که تاکنون می توانستم کسب کنم را به سادگی رویش خط کشیده ام و تمرکزم را به دوردستی که به سختی قابل دیدن هست، قرار داده ام.
و این بود موضوعی که همیشه در ذهنم با آن دست و پنجه نرم می کنم و گاهاً مسیری را که رفته ام مورد نقد قرار می دهم و شک می کنم که آگر به نقطه شروع باز می گشتم، ممکن بود مسیر تجارت گرایی را طی کنم یا ایده آل گرایی.
خیلی بحث جالبی شد و فک کنم برای دوستان uncocoder ی این بحث و انگیزه و شوق لازم بود خیلی روی آموزش های جدید بحث شد ولی این موضوعی که آقای حاج حسینی شروع کردن خیلی برام جالب بود . و توضیحات استاد آقاجانی ، به نظرم خیلی خوب می شد که این موضوع ادامه پیدا کنه و دوستانی که توی این زمینه کاری چه از لحاظ ایده آل گرایی و یا تجارت گرایی(به قول استاد) موفق بودن بیان و تجربیات خودشون رو به اشتراک بزارن و به ما کمک کنند. خیلی توی روحیه ما تاثیر گذار خواهد بود .
فک کنم یه 9 ماهی برنامه نویسی رو کنار گذاشتم فقط به خاطر اینکه ادامه دادن رو بلد نبودم مثل آقای حاج حسینی چندتا برنامه نوشتیم توی بازار گذاشتیم یه دونه اش که خوب جلو رفت و چند باری توی صفحه اول اومد ولی خوب که چی ادامه راه رو چجوری برم ، شب روز به دنبال یه ایده جدید ولی آخرش روحیه مون رو از دست دادیم و 9 ماه کنارش گذاشتیم تا دوباره توی همین پاییز استارت کار رو دوباره زدم. آموزش های lamp رو هم تهیه کردم خوب واقعا می کنیم توی زبان اسکریپ نویسی php من می دونم که پشتکار دارم و با اولین بار مشاهده فیلم ها کاملا پروژه نوت مقدماتیش رو یاد گرفتم ولی یه علاقه خاصی به اندروید دارم اما نقطه ضعفم توی اندروید اینه که احساس می کنم اصلا چیزی بلد نیستم و فقط یه جوری به فیلم های آموزشی وسواس پیدا کردم و بدون اونا هیچ...
شاید طریقه استفاده شون رو بلد نیستم . الان با این توضیحات استاد و آقای حاج حسینی تصمیم گرفتم که دوباره از اول آموزش ها رو نگاه کنم و یه ثانیه شم از قلم نندازم از استاد هم تقاضا دارم که قسمت های بعدی رو هرچه زودتر بزارن (البته خواهشمندم) و ما رو توی ادامه راه کمک کنند .
به نظرم که منم یه ایده آل گرا بهتره می خوام یه اثری از خودم بجا بزارم خدایش خیلی فک می کنم که از این چیزهای که یاد گرفتم می خوام باهاشون چکار کنم آیا فقط جنبه تجارت داره هرچند تجارتم هم یه هنره یا مثل خیلی ها یه چیزی فراتر از این باشه و یه اثری از خودم بجا بزارم که جنبه مالیش خیلی کمتر از جنبه معنویش باشه امیدوارم که خدا کمکون کنه ..؟!
آفرین به شما
براتون آرزوی موفقیت رو دارم
من این قیمت رو زیاد نمیدونم من هم پولش رو قرض گرفتم چون نمیخواستم شریکی بخرم و حق کپی رایت رو رعایت نکنم
فقط این وسط من نگران شدم شما که با اینهمه پشتکار نتونستید تو اپلیکیشن نویسی اولیتون موفق باشید و با شرکت های بزرگ همکاری کردین من که شهرستان کوچکی هستم چکار کنم؟ :( اینجا شرکت مطرحی نیست امکان نقل مکان به مرکز استان هم ندارم
شما درست میگید اما اموزشهای سایت الان اکلیپسه که به کار نمیاد من خودم واقعا با اموزشهای سایت سون لرن فهمیدم برنامه نویسی یعنی چی چون اموزشهای خانه اندروید زیاد کاربردی نیست مطمین باش تو تلاش خودت بوده که خوب یاد گرفتی
دوست عزیز شماکه میگی تبلیغ یه سایت دیگست نخیر من اموزش طراحی سایت سون لرن رو قبول ندارم وای اموزشهای خانه اندروید خیلی خوبه ولی سبک اموزش سون لرن خیلی کابردی تره به نظرم چون هم اندروید استودیو هستش و هم اینکه از صفر رودر قالب یه پروژه تا صد یاد میده اگه مخالفید من اموزششو واسطون در تلگراممیفرستم رایگان خودتون نظر بدید مگه سون لرن ماله بابامه که تبلیغ کنم
پاسخگویی و مشاهده پاسخ های این سوال تنها برای اعضای ویژه سایت امکان پذیر است .
چنانچه تمایل دارید به همه بخش ها دسترسی داشته باشید میتوانید از این بخش لایسنس این آموزش را خریداری نمایید .